متن انگیزشی
احساس غم دارید؟ از کاهش انرژی شاکی هستید؟ کارها به نظر شما سخت و بزرگ می رسند؟ فعالیت های روزمره به سختی انجام می شود؟ شروع انجام کارها را به تاخیر می اندازید؟ فکر می کنید تنبل هستید؟ خواب و بیداری شما مناسب نیست؟ صبح ها که از خواب بیدار می شوید تر و تازه و با انرژی نیستید؟ زندگی را بی ارزش می دانید؟ راجع به مرگ و مردن فکر می کنید؟ تمایلات جنسی شما تغییر کرده؟ گوشه گیر و یا بی قرار شده اید؟ این علایم به صورت یک دوره مشخص در شما ایجاد شده و با قبل حال روز شما کاملاً متفاوت است؟
پس حتماً ادامه متن را بخوانید و آگاه باشید که با پاسخ های مثبت متعدد احتمالاً افسرده شده اید و روان درمانی به شما کمک زیادی می کند که به زندگی با لذت برگردید.
بین شش تا دوازده جلسه درمان شناختی و رفتاری می تواند زندگی شما را متحول کند. با دکتر افشاری همراه باشید و سریعتر به مقصد برسید.
تعریف افسردگی اساسی
اختلال افسردگی اساسی بدون سابقه ای از دوره های شیدایی رخ می دهد. دوره افسردگی اساسی باید لااقل دو هفته طول بکشد. بیماری که دچار دوره افسردگی اساسی تشخیص داده می شود باید لااقل چهار علامت از فهرستی شامل تغییرات اشتها و وزن، تغییرات خواب و فعالیت، فقدان انرژی، احساس گناه، مشکل در تفکر و تصمیم گیری و افکار عود کننده مرگ یا خودکشی را هم داشته باشد.
نشانه های افسردگی اساسی
- خلق افسرده در اکثر ساعات روز و تقریبا تمام روزها وجود دارد خود فرد به آن اذعان دارد مثلا احساس اندوه، ناامیدی یا پوچی وجود دارد یا قابل رویت توسط دیگران است و برای مثال ظاهری گریان دارد. در کودکان و نوجوانان می تواند به شکل خلق تحریک پذیر دیده شود.
- کاهش مشخص علایق و لذات در تمام یا تقریبا تمام فعالیت های شبانه روزی و تقریبا تمام روزها یا خود فرد به ان اذعان دارد یا دیگران مشاهده می کنند.
- کاهش وزن چشمگیر بدون گرفتن رژیم غذایی یا افزایش وزن (مثلا تغییر بیش از %۵ وزن بدن طی یک ماه)،کاهش یا افزایش اشتها در تقریبا همه ی روزها. در کودکان عدم دستیابی به وزن مورد انتظار ملاک قرار می گیرد.
- بیخوابی یا پرخوابی تقریبا در همه ی روزها.
- سراسیمگی یا کندی روانی- حرکتی تقریبا در تمام روزها (باید توسط دیگران تایید شود و تنها احساس ذهنی بی قراری یا کند شدن خود فرد کافی نیست).
- خستگی و فقدان انرژی تقریبا در همه ی روزها.
- احساس بی ارزشی یا احساس گناه مفرط یا نامتناسب (که می تواند هذیانی باشد) در تقریبا تمام روزها نه فقط احساس گناه یا سرزنش خود به خاطر بیمار بودن.
- کاهش توانایی تفکر و تمرکز در تقریبا تمام روزها (احساس ذهنی خود فرد یا مشاهده توسط دیگران).
- افکار مکرر مربوط به مرگ و نه فقط ترس از مرگ، افکار راجع به خودکشی بدون هیچ نقشه ی خاص، یا داشتن یک نقشه ی ویژه برای اقدام به خودکشی یا یک بار اقدام به خودکشی.
همه گیر شناسی
- شیوع برای کل عمر ۵ تا ۱۷ درصد است.
- در زنان دو برابر مردان است.
- متوسط سن شروع، حدود چهل سالگی است.
- بیشتر در افرادی پیدا می شود که هیچ ارتباط بین فردی نزدیکی ندارند و یا طلاق گرفته اند یا متارکه کرده اند.
- هیچ ارتباطی بین وضعیت اجتماعی – اقتصادی افراد و اختلال افسردگی اساسی وجود ندارد.
امتیاز :
میانگین امتیاز 0.0 بر اساس 0 نظر
نظرات